امّ الامراض چیست و چرا؟
در بین اطبّاء اختلاف است که امّ الامراض زکام است یا یبوست و یا...، زیرا هر کدام از این موارد عامل و مقدمه ی بسیاری از بیماری ها هستند. در این تحقیق به بررسی برخی از آنها، علل و درمان آن ها به طور مختصر (و در حد بضاعتمان) اشاره می شود.
1- یبوست و غلظت خون
مترجم و شارح طب الرضا(ع) بر این عقیده است که یبوست عامل خیلی از بیماری هاست: «یبوست مزاج که آن را امّ الامراض باید نامید همان چیزى است که علاوه بر ایجاد درد و ناراحتى، مولّد بیماری هاى خطرناک می باشد مانند: سرطان، ضعف اعصاب مفرط، جنون، غش، و رعشه، فلج، سکته و خونریزی هاى موضعى، بواسیر، روماتیسم و دردهاى مختلف مفاصل، زکام و سرماخوردگى، سردرد و سرگیجه، کم نورى چشم و سوء هاضمه و صدها ناراحتى دیگر از عوارض یبوست مزاج است. علت عمده یبوست مزاج، مرتب نبودن کار معده است.»
«به قول فیسنژر پزشک معروف فرانسوى: یبوست مزاج که امّ الامراض است امروزه عمومیت پیدا کرده و به نام بیمارى تمدّن جدید نامیده شده است»
آقای احمد حاجی شریف در کتابش غلظت خون را هم به یبوست اضافه می کند و می گوید: «ام الامراض، یبوست و غلظت خون است لذا از یبوست جلوگیرى نموده و از انجام دادن حجامت غافل نشوید.»
درمان یبوست
نوئل فیسنژر که یکى از سرشناسترین دانشمندان کنونى است، می گوید:«یبوست مزاج که امّ الامراض بوده و خاص تمدن جدید است به وسیله نان سفید عالمگیر شده است. وی ثابت کرده است که یبوست مزاج زاییده تمدن جدید است زیرا مردم چون مىخواهند نان خیلى سفید بخورند، سبوس آن را حذف مىکنند و علت مستقیم یبوست، حذف همین سبوس گندم است. به این جهت براى معالجه یبوست مزاج، بعضى از اطبا بیماران خود را باسبوس گندم معالجه مىکنند.»
ایشان یک درمان دیگر نیز معرفی می کند: «انگور یبوست مزاج را که امّ الامراض است و به بیمارى تمدن معروف شده، بر طرف مىکند.»
پزشکان و اطبّاء سنتی معتقدند که: «براى درمان یبوست سستى مىتوان ازملینات، تخم کتان، اسپرزه، آگارآگار، روغن کرچک خالص،,Rhamneکاسکارا،Bourdaine و یا سنا که محرک عضلات صاف روده مىباشد و نیز سولفات دوسود تنها و یا فسفات دوسود محلول در آب ویشى (یا آب على) و یا ستیرات دوسود و سولفات دومنیزى بمقدار کم تجویز نمود. »
یا «براى درمان یبوست با انجیر مىتوانید به این دستور عمل کنید: در ظرفى که شیر دارد سه انجیر خشک را که چهار قسمت شده با دوازده کشمش بیندازید و بجوشانید و صبح ناشتا بخورید یا بهتر است چهار انجیر خشک را در لیوانى که یک چهارم آن با شیر یا آب است بپزید. همین که محتوى آن به یک چهارم رسید و با جوشیدن حجم آن کم شد آن را صاف کنید و شیره آن را مصرف کنید»
«در تحفة المؤمنین و مخزن الادویه آمده است: «انگور ملین طبع است» و پروفسور لاسابلیر هم عین این عقیده را اظهار داشته و مىنویسد: «براى درمان یبوست مزاج باید انگور شیرین را با پوست و هسته خورد»
داروهای دیگر مانند: برگ سنا مکی، برگ درخت بید، روغن زیتون و بادام، روغن حیوانی همراه با خاکشیر، تخم خیار چمبر، روغن بزرک، جوشانده گل ختمی، زنجبیل در آب گرم بخورد، هندوانه و کاهو، بارهنگ، ریشه زرشک، کنجد و روغن آن و....
قابضات و مسهلات یبوست
طبعاً بعضی غذاها قابض می باشند، یعنی ایجاد یبوست می کنند و حرکت فضولات را در مجرای روده ها کُند می کنند (و یا گرم و خشکند که در مسیر هضم آب بدن را مصرف می کنند و تفاله ی غذا در آخرین ایستگاه [روده قولون] خشک می شود) و جلوی فضولات بعدی را می گیرد و این روند ادامه دارد. پس گام اول خودداری از خوردن غذاهای قابض و گرم و خشک و تنقّلات کارخانه ای است. در مقابل بعضی از غذاها هم مسهل هستند، یعنی روان کننده ی مجرای تخلیه(روده ها) و موجبات تخلیه ی سریع فضولات را فراهم می کنند.
دانستن این مطلب در درمان هر دو حالت مفید است، غذاها و داروهایی که به عنوان رافع یبوست ذکر شدند، بیشتر حالت مسهلی دارند. لازم به ذکر است که بیشتر قابضات طبع سرد دارند، برخی از مجففات هم در از بین بردن اسهال مفیدند.
قابضات: سنجد، سرکه و ترشی، میوه های ترش، انارترش و (پوست خشک انار)، سدر، صمغ عربی، سماق، نعنا خشک، چای خشک(با ماست) دوغ گاو، آش زرشک، ریواج(ریواس)، طباشیر، مقل مکی، قرص کهربا، رب به، دانه مورد، زعرور، هلیله، خرنوب، پارههاى به ترش، لیمو، گشنیز خشک، سائیده ی کاسنى، عصى الراعى، عوسج، تخم کاهو، برگ و تخم خرفه، پالک، خیار، بادرنگ، تربز، جو، رب انار، شربت لیمو، آب کاسنى سبز، آب زرشک، سیب ترش، به میخوش، سلیخه، انیسون، دارچین، تخم مویز، سفرجل (گلابی)، سویق، حب الآس، جفت بلوط، شاه بلوط، غوره، کافور، مصطکى، سعد کوفى، سنبل الطیب، اسارون، فوه، زعفران، کندر، گل سرخ، دانه ی انار ، گلنار، گل ارمنى، اقاقیا، خرفه، صندل. کته ماست و موز(برای رفع اسهال مجرّب است). آنچه گفتیم و نگفتیم از خوردنی ها بود، البته برای رفع اسهال راه های دیگری هم هست، گاهى علاج اسهال به مدرّات و معرّقات و موسعات مسام و مقیات است. و گاهی هم از پرهیز از خوردن غذاهای مایع و مصرف اغذیه جافّه(خشک) مثل نان برشته.
مسهلات: در درجه اول باید دانست که استعمال مسهلات به نفع بیمار هست یا نه؟ و در درجه بعد باید بدانید که نوع و میزان مجاز مصرف مسهل چقدر است؟
«امّا استعمال مسهلات قطع نظر از اینکه خود بنفسها صدمه مىزند، چون منافى طبع است، مضعف است و جبران ضعف آن به زودى مشکل به استعمال مقوى است.»
چند نمونه از مسهلات یبوست: شاهتره، تمر هندی، فلوس، ترنجبین، زنجبیل، کنجد، بسفایج، لعاب حلبه، شیر تازه، حلتیت، مقل، سکبینج، شکر سرخ، بوره، آلوها و قوی ترین مسهل سقمونیا است که در چیز مثل سیب نضج می دهند و سپس مصرف می کنند. و مجربات دیگری که در بالا ذکر شد.
2- نزله و زکام
در قانون شیخ چنین آمده: «در بیمارىهاى نزلهاى، تصاعد بخارات زیاد از بدن در اثر نارسایى در گوارش بدن، و تبدیل آن به نزله در اثر سردى خارج از اعتدال مغز و ریزش آن به اعضاى ضعیف بدن باعث به وجود آمدن طیف گستردهاى از بیمارىها مىگردد به همین دلیل در طب از نزله به أمّ الأمراض یاد مىشود.»
مرحوم محمد اعظم ناظم جهان در اکسیر اعظم نزله را امّ الامراض معرفی می کند، او به نقل از انطاکی و شیخ چنین می گوید: « انطاکى گوید که سبب زکام یا از داخل بود مثل ضیق دماغ که آنچه از فضول به سوى آن متصاعد شود به سبب کثرت آن دفع کند ... و بیشتر عروض نزلات امزجه رطبه و مشائخ را و در خریف در ربیع و بلدان شمالیه و جنوبیه بهم مىرسد و از امراض مخوفه است اگر به سوى ریه فرود آید و ماده حار حاد باشد و اطباءنزله را امّ الامراض مىنامند به جهت آنکه ماده و باعث اکثر امراض است بالذات یا بالعرض.
و ایضا شیخ مىفرماید که زکام و نزله حادث از سردى بیشتر از آن افتد که از گرمى حادث شود و صاحبان مزاج گرم شدید الاستعداد براى قبول اسباب خارجى فاعل زکام از صاحبان مزاج سرد مى باشند و اصحاب امزجه حاره اکثر ایمن از عروض زکام و نزله حادث از اسباب بدنى نسبت به اصحاب امزجه بارده هستند.»
مرحوم محمد کاظم گیلانی در خصوصیات فصل زمستان می فرماید: «و امراض این فصل مختصرا زکام و نزله و سرفه است به واسطه تولید بلغم وافر، و امراض بلغمى در این فصل زیاد است به سبب تکثیف مسام سر و بدن و کثرت ارتفاع ابخره غلیظه متولده از مواد بارده رطبه به سوى سر و انصباب و نزول آن به هر عضوى که ضعیف باشد مانند دندان و گوش و چشم و حلق و حجابات صدر و قصبه ریه و ریه و معده و غیرها و مسمى مىشود به اسم مرض خاص مثلا در چشم، رمد در حلق، خناق و در حجابات صدر، ذات الجنب به اقسامها و در قصبه ریه، ذات الریه و سل و لهذا زکام و نزله را امّ الامراضنامیدهاند.»
یا این قول: «زکام، این مرض امّ الامراض نامیده شده، تجلّب فضول رطبه است از دو بطن مقدّم دماغ بسوى منخرین یا از حرارة است یا برودة (سردى) اما حرارة یا خارجى است مثل رسیدن حرارت آفتاب بسر و علاجش سرد کردن سر است (خنک کردن) به ضمادات (مالیدنی هاى غلیظ) و اطلیه بارده (مالیدنی هاى رقیق).»
«زکام بیمارى رایجى است که اکثر مردم بطور سرپائى به آن مبتلا شده و بهبود مىیابند. بعضى از پزشکان من جمله اطباء سنتى آن را امّ الامراض نامیدهاند. چون بدن را ضعیف کرده و براى ابتلا به بیماری هاى دیگرى آماده مىسازد.»
3- سوء هاضمه
مرحوم ارزانی سوء هاضمه را ام الامراض معرفی می کند، وی می گوید:« فساد هضم ام الامراض است و منبع الاسقام، از امر هضم غافل نباید بود و عوارضات آن را زود تدارک باید نمود.»
صاحب اکسیر اعظم نیز می گوید: «و بدان که فساد هضم مؤدى به امراض کثیره ى مثل صرع و مالیخولیاى مراقى و مانند آن مىگردد بلکه آن ام الامراض و منیع الاسقام است پس از امر هضم غافل نباید بود و عوارض آن را زود تدارک باید نمود.»
4- ضعف و گرسنگی
مرحوم کرمانی ضعف و گرسنگی را ام الامراض می داند، در کتابش چنین نوشته: «روایت شده است از حضرت ابى عبد الله علیه السلام: لا تنفع الحمیة للمریض بعد سبعة ایام ، یعنى براى بیمار پس از هفت روز پرهیز سودى ندارد. بنابر این کم کردن غذا بیش از هفت روز نتیجهاى ندارد، زیرا در این هفت روز بیمارى رو به پیشرفت است و اخلاط در حال نضجند و طبیعت مشغول بدین کار است، بنابر این باید از ایجاد خلط جدید جلوگیرى کرد زیرا هر چه خلط تازهاى پدید آید به خمیره بیمارى مىرسد و آن را نیرو مىدهد و اگر نه این بود که ترک غذا، سبب ضعف که خود امّ الامراض و سبب تباهى بدن است نبود، سفارش مىکردیم که بیماران در این روزها بکلى از خوردن غذا بپرهیزند.»
5- سودا و اخلاط ته نشین شده
مرحوم کرمانی در دو رساله طبی خود، اخلاط ته نشین شده در عروق را ام الامراض می نامد، و چنین می گوید: اگر اعضاء قادر به دفع فضولات نباشند و آن را تصفیه نکنند، و کبد هم ضعف داشته باشد و نتواند غذا را از فضولات ثلاثه صاف و جدا کند، فضولات به اعضا بر می گردد و در میان اعضا و عروق رسوب می کند و روی هم اضافه می شود تا این که بیماری ها را ایجاد می کند. «قد حققنا ذلک فى شرحنا على رسالة الشیخ الاوحد اعلى اللّه مقامه المسى بکشف الاسرار مجملا فان کانت الاعضاء ضعیفة لم تقدر على دفع هذه الفضول بقیت فى خلل الاعضاء و لربما کان فى الکبد ایضا ضعف و لم یصفّ الغذاء من الفضول الثلاثة و بقیت فیه الى ان وصل الى الاعضاء و فیها ضعف فلم تدفع الفاضل عن نفسها فبقیت فى الخلل و زادت شیئا بعد شىء حتى احدثت امراضا فى البدن و هذا الباقى فى الخلل هو الطرطیر الذى هو امّ الامراض و اصلها و منشأها و لا یضعف عضو و لا یحدث فیه مرض الا من جهة هذا الطرطیر فهو العلة المادیة لکل مرض یحدث فى بدن الانسان.» طرطیر در این عبارت همان رسوبات جداره ی عروق می باشد، یا به نقل بهتر سودای ته نشین شده.
6- تصلب شرائین
دکتر سید جلال مصطفوی کاشانی معتقد است که تصلّب شرایین سر منشأ بسیاری از بیماریها است، وی می گوید: « علت حقیقى و ریشه اصلى پیدایش تصلب شرائین و بیماریهاى ناشى از آن جزء اسرارى است که بر عامه پزشکان جهان مکتوم است و آن بدون کوچکترین شک عبارتست از ترک یک سلسله اصول و آیین و قواعد و قوانین مندرج در کتاب قانون ابن سینا که ضامن سلامت و تأمینکننده بهداشت تن و روان افراد بشر بوده و بسط آنها در شرق و غرب عالم به صورت یک سلسله عادات و آداب اجتماعى در آمده و مردم نسلاً بعد نسل به آنها عمل مىکردند و از ابتلا به اکثر بیماری ها و به ویژه تصلب شرایین و بیماریهاى قلب و عروق در امان بودند. ولى از دهههاى نخست قرن بیستم به بعد این عادات و آداب اجتماعى در سراسر جهان کم و بیش ترک شد و جاى آنها را عادات و آداب دیگرى گرفت و به موازات این تغییر و تحول تعداد مبتلایان به تصلب شرایین با سرعت سرسام آورى افزایش یافت، بنابراین تنها راه براى جلوگیرى از پیدایش این آفت بزرگ که آن را مىتوان ام الامراض خواند.»
چاقی و پرخوری
بی تردید چاقی یک بیماری است، فردی که بیش از حد نیاز بدنش غذا می خورد، معده ی او گنجایش و توان هضم چربی ها را ندارد و این چربی ها در عروق و شریان ها رسوب کرده و خود مقدمه بیماری دیگری مانند قند خون، چربی خون، فشار خون، و عوارض ناشی از این بیماری ها می شود. پس کم خوری یا اندازه خوردن و به موقع خوردن، جلوی خیلی از بیماریهای را می گیرد.
«علتهایى که شخص دچار چاقى مىشود: 1- بد کار کردن غدد بدن. 2- وراثت و عامل ژنتیکى. 3- ناراحتىهاى عصبى و روحى. 4- گرسنگى پنهان. 5- ورزش نکردن. 6- مصرف الکل و شیرینى. 7- بیمارى کمى قند خون هیپوگلیسمى. 8- سوء تغذیه و عدم مصرف ویتامینها و عناصر حیاتى. 9- مصرف غذاهاى مصنوعى و ساختگى و غیر طبیعى. 10- با عجله غذا خوردن. 11- استفاده از غذاهاى مانده. 12- پرخورى. 13- غذاى نامنظم و ترکیب نادرست غذاها.»
دین ما برای غذا خوردن هم برنامه دارد، اگر مطابق آن عمل کنیم، بیمار نخواهیم شد؛ «امیر المؤمنین على بن ابى طالب(علیهما السلام) بفرزندش حسن (علیه السلام) فرمود: فرزندم چهار خصلت تو را نیاموزم که بواسطه آنها از علم طب بىنیاز گردى؟ عرض کرد: آرى یا امیر المؤمنین. فرمود: تا گرسنه نشدهاى بر سفره غذا منشین و تا هنوز میل بخوردن دارى از کنار غذا برخیز و کار جویدن را نیکو انجام بده و چون خواستى بخوابى براى قضاى حاجت به مستراح برو که چون این چهار کنى از طب بىنیاز گردى.»
چاقی در یک تعریف پزشکی: «چاقى یکى از اقسام و اشکال بیمارىهاى سوء مزاجى مىباشد که از ناتوانى کبد و غدد درونى بدن (هیپوفیز، تیروئید و ...) پدیدار مىگردد و آن نیز به علت ضعف و کاهلى اعضاى مذکور است که موجب سستى و کندى در اعمال شیمیایى بدن مىشود.»
بدن افراد چاق احساس گرسنگی بیشتر می کند، معده ی آنها بیش از حد معمول بزرگ شده و مقدار بیشتری از غذا را در خود جای می دهد و این در حالی است که بدنشان به آن همه غذا نیاز ندارد، لذا غذای مازاد تبدیل به چربی و یا رسوب شده و بر وزن افزوده می شود.
پزشکان برای درمان چاقی از روشهای مختلفی چون قرار دادن بالن در معده، بستن معده، جراحی و کوچک کردن معده، رژیم های غذائی خاص و.... استفاده می کنند. وزن زیاد بر عضلات پا و زانو فشار می آورد و فرد به زانو درد، پا درد، خار پاشنه و... مبتلا می شود. افراد چاق معمولاً با مشکلات تنفسی و قلبی هم روبرو هستند.
چاره ی همه این دردها در عمل کردن به روایت امیر بیان، حضرت علی بن ابیطالب(علیهما السلام) است. ما خود طبیبانی داریم که طبیب الاطبّاء هستند، یعنی پزشکان باید در مکتب آنها زانوی ادب بزنند و درس بیاموزند، خیلی مانده تا بعضی از فرمایشات ائمه اطهار(علیهم السلام) و نبی مکرم اسلام (صلوات الله علیه و آله) برای بشر امروزی رمز گشائی شود.
«هیچکس در برابر سر پیچى از قوانین طبیعى بدون مجازات نخواهد ماند. (آیا مجازات پرخورى و بدخورى، عوارض قلبى، فشارخون، چاقى بىقواره، نقرس، مرض قند و دهها بیمارى دیگر نیست؟!).آدمى چه بخواهد، چه نخواهد؛ چه بداند و چه نداند، این عوارض مزاحم کمکننده طول عمر، به علل فوق پیش خواهد آمد.
بله، اینجا است که نصایح گرانبهاى آخرین پیامبر الهى محمد مصطفى (صلوات الله علیه و آله) چون نورى جهان دانش را روشن کرده است: هر کس کم خورد سالم ماند و هر کس بسیار خورد، تنش بیمار و دلش سخت گردد. یا این روایت رسول گرامى(صلوات الله علیه و آله): صوموا تصحوا روزه بدارید تا سالم شوید.»
درمان چاقى
«اگر فردى چاق هستید و مىخواهید لاغر شوید باید از خوردن: گوشت، چربىجات بخصوص روغنهاى مایع نباتى، کره، شیر، پنیر، میوههاى روغنى، تخممرغ، سیبزمینى، نان قندى، شیرینىهاى قنادى، برنج، قند، نمک، عسل، خرما، کشمش و انجیر خشک پرهیز کرده و از خوراکىهاى لاغرکننده زیاد استفاده کنید، مانند: آبغوره، آب انگور سبز و نارس، آبلیمو، سرکهى انگور، سرکهى سیب، آب پرتقال ترش، هندوانه، خربزه، گرمک، توتفرنگى، گیلاس، آلبالو، هلو، آلوچهى براقانى، سیب درختى، هویج، کاهو، پیاز، ترهفرنگى، اسفناج، شلغم پخته، ماش و آش سرکه. همچنین حمام بخار و فعالیتها و پیادهروىهایى که باعث عرقریزى شوند نیز مفید خواهند بود.»
همه ی این موارد به دلائل ذکر شده مهم هستند و باید سریع در رفع آنها کوشید.
تحقیق: هاشم مالکی
آبان 1392
- طب الرضا (طب و بهداشت از امام رضا علیه السلام)، ص: 201 - مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوى کاشانى، ج1، ص: 113 - دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، ص: 27 - Noel Fissinger - مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوى کاشانى، ج1، ص: 221 - مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوى کاشانى، ج2، ص: 362 - راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى)، ج1، ص: 64 - مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوى کاشانى، ج1، ص: 199 - مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوى کاشانى، ج2، ص: 372 - شش رساله کهن پزشکى (حفظ الصحة)، ص: 111 - قانون در طب (ترجمه)، ص: 319/ شرح و نگارش نو و روان از تسهیل العلاج و رساله حافظ الصحة، ص: 47 - اکسیر اعظم، ج1، ص: 525 - حفظ الصحة ناصرى، ص: 87 - ( 1) جلب کردن - ( 2) تره - ( 3) شکم - ( 4) دو سوراخ بینى - راهنماى داروهاى تندرستى، متن، ص: 3/ دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج9، ص: 265 - طب سنتى سینا، درمان بیماریهاى مختلف با گیاهان دارویى، ص: 18 - طب أکبرى، ج1، ص: 602 - اکسیر اعظم، ج2، ص: 411 - دقائق العلاج، ج1، ص: 232 - کرمانى (حقائق الطب)، النص، ص: 36 - دارو، مسئله پزشکى قرن، ص: 290 - دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، ص: 985 - الخصال / ترجمه فهرى، ج1، ص: 254 - راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى)، ج3، ص: 254 ( 1)- من قل طعمه صح بدنه و من کثر طعمه سقم بدنه و قسا قلبه( نهج الفصاحه 2779) ( 2) دعائم الإسلام، ج1، ص: 343 - همیشه لاغر و سلامت باشید، ص: 91 - دائرة المعارف گیاه درمانى ایران، ص: 985
.: Weblog Themes By Pichak :.